روز های تلخ
روزهای اول بعد از زایمان شیرم خیلی کم شده بود. اونقدر که برای دادن 4 یا 5 سیسی شیر مجبور بودم از مادرای دیگه گدایی کنم. هر روز صبح ساعت 9 دکتر قرایی که امیدوارم هر کجا هستن سالم و عاقبت بخیر باشن بچه ها رو با دقت معاینه میکردند ومن تنها مادری بودم که کنار دستگاه نوزادم نشسته و بی صبرانه منتظر تشخیص دکتر بودم .وقتی یک سی سی به شیرش اضافه میشد انگار اون روز دنیا مال من بود اما وقتی اجازه نداشتم بهش شیر بدم.... هر روز به این امید چشمامو باز میکردم که چند گرمی به وزنش اضافه شده باشه.بعد از گذشت 2 هفته که تازه وزنش رسیده بود به 1100 گرم دکترش بعد از معاینه دستور به قطع شیر داد .تشخیص او غفونت خون بود ومن دیگه نمی دونستم باید چکار ...
نویسنده :
مامانی
22:30